یه شب فکر کردم به اینکه اگه چه اتفاقی بیفته خوش و حال و شادمان میشم ؟! گزینه ها به تعداد انگشت یک دست هم نرسید نمیدونم چی شد که بعد مدتها یادش افتادم . بین گزینه هام اومدن ِ او هم بود . داشتم فکر میکردم اگه بهم بگن او خواستگارته دیگه از شنیدن کلمه خواستگار نه به هول و ولا میفتم و نه به هم میریزم . بین خودمون بمونه نه بخاطر خودش که شناختی ندارم . بیشتر بخاطر اینکه تاثیر دعاها و خواب هامو به عینه ببینم ، خوش حال میشم . فیلم سینمایی آخرین شاهزاده
قلبش در اندیشه ی من است
مینویسم .. تو وبلاگ .. رو کاغذ .. تو مغزم
هم ,؟ ,حال ,گزینه ,میشم ,خوش ,نه به ,بین خودمون ,میریزم بین ,هم میریزم ,به هم
درباره این سایت